آن که حساب نفس خود کرد سود برد ، و آن که از آن غافل ماند زیان دید ، و هر که ترسید ایمن شد و هر که پند گرفت بینا گردید . و آن که بینا شد فهمید و آن که فهمید دانش ورزید . [نهج البلاغه]
 
شنبه 89 بهمن 23 , ساعت 10:46 صبح

 

تو بارون که رفتی 
شبم زیر و رو شد 
یه بغض شکسته 
رفیق گلوم شد 
تو بارون که رفتی 
دل باغچه پژمرد 
تمام وجودم 
توی آینه خط خورد 
هنوز وقتی بارون 
تو کوچه می باره 
دلم غصه داره 
دلم بی قراره 
نه شب عاشقانه است 
نه رویا قشنگه 
دلم بی تو خونه 
دلم بی تو تنگه
یه شب زیر بارون 
که چشمم به راهه 
می بینم که کوچه 
پر نور ماهه 
تو ماه منی که 
تو بارون رسیدی 
امید منی تو 
شب نا امیدی

 

 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ