سه شنبه 90 شهریور 1 , ساعت 10:33 صبح
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شدو اتش به همه عالم زد
جلوه ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت
عین اتش شد ازین غیرت و بر ادم زد
عقل می خواست کز ان شعله چراغ افروزد
برق غیرت بدرخشید و جهان بر هم زد
مدعی خواست که اید به تماشاگه راز
دست غیب امدو بر سینه ی نامحرم زد
دیگران قرعه ی قسمت همه بر عیش زدند
دل غمدیده ی ما بود که هم بر غم زد
جان علوی هوس چاه ز نخدان تو داشت
دست در حلقه ی ان زلف خم اندر خم زد
حافظ ان روز طرب نامه ی عشق تو نوشت
که قلم بر سر اسباب دل خرم زد...
حافظ
نوشته شده توسط ali torab ahmadi | نظرات دیگران [ نظر]